معنی سمبل کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سمبل کردن. [س َ ب َ ک َ دَ] (مص مرکب) کاری را سرسری و برای رفع تکلیف انجام دادن. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

(~. کَ دَ) (مص ل.) (عا.) کاری را سرسری و بدون دقت انجام دادن.

حل جدول

سر به هم آوردن کاری را گویند که درآن دقت و مواظبتی نشده باشد.

سر به هم آوردن کاری را گویند که در آن دقت و مواظبتی نشده باشد

فرهنگ فارسی هوشیار

کاری را که سرسری و برای رفع تکلیف انجام دادن

فرهنگ عوامانه

سر به هم آوردن کاری را گویند که درآن دقت و مواظبتی نشده باشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر