معنی سنانیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سنانیر. [س َ] (ع اِ) ج ِ سنور. گربه. (آنندراج) (دهار). ج ِ سنور و سنار. (ناظم الاطباء). رجوع به سنار شود. || نام گیاهی است که آمله است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). رجوع به فرهنگ فارسی معین شود.

فرهنگ عمید

سنور

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک: سنور) گربگان

فرهنگ فارسی آزاد

سَنانیر، گربه ها (مفرد: سِنَّوْر)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر