معنی سنگدان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سنگدان. [س َ] (اِ مرکب) عضو عضلانی که دارای الیاف ماهیچه ای قوی و سخت جهت خرد کردن دانه ها و دیگر مواد غذایی پرندگان در مسیر مری پس از چینه دان و قبل از معده ٔ اصلی قرار دارد. وجه تسمیه ٔ این عضو بدان جهت است که پرندگان دانه خوار جهت خرد کردن دانه ها که معمولاً سفت و سخت هستند یکی دو عدد شن می بلعند و این شن ها در داخل این عضو جهت آسیا کردن دانه ها باقی میماند. سنگک. (فرهنگ فارسی معین). اسم فارسی قافضه است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). حوصله. معده ٔ سوم طیور و چینه دان طیور. (ناظم الاطباء).
(~.) (اِمر.) بخشی از لوله گوارش پرندگان و بسیاری از مهره داران که دارای الیاف ماهیچه ای قوی و سخت است جهت خرد کردن مواد غذایی.
عضوی از بدن پرندگان که بعد از چینهدان قرار دارد و دانهها در آنجا با شنریزههایی که خوردهشده آسیا و نرم میشود،
عضو عضلانی که دارای الیاف ماهیچه ای قوی و سخت جهت خرد کردن دانه ها و دیگر مواد غذائی پرندگان در مسیر مری پس از چینه دان و قبل از معده اصلی قرار دارد