معنی سنگین شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سنگین شدن. [س َ ش ُ دَ] (مص مرکب) سخت و شدید شدن. گران شدن:
سنگین نمیشد اینهمه خواب ستمگران
میشد گر از شکستن دلها صدا بلند.
صائب.
حل جدول
ثقل
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) احساس گرانی در خود کردن کرخ شدن اعصاب شخص.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.