معنی سنگ روی یخ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سنگ روی یخ. [س َ گ ِ ی ِ ی َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کنایه از شخصی است که تابع و مطیع باشد و بهرچه امر کنند بلاعذر آماده و مهیاشود و مأخذش سنگی است که بر روی یخ افتاده باشد و از جا رفتنش از هر جانب دربند گداز یخ باشد. (آنندراج). کنایه از شخص محکوم و مطیع. (غیاث):
دل بست به روی غیر و شد سرد دلش
افسوس که سنگ روی یخ شد دل او.
ابراهیم ادهم (از آنندراج).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر