معنی سهولت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سهولت. [س ُ ل َ] (ع اِمص) آسانی. (غیاث) (آنندراج). نرم شدن. آسان شدن. رجوع به سهوله شود.
(مص ل.) آسان شدن، نرم شدن، (اِمص.) آسانی، نرمی. [خوانش: (سَ) [ع.]]
آسان شدن،
[قدیمی] نرم شدن،
یسر، یسرا
آسانی
یسر
یسرا
آسانی
آسانی، سادگی، یسر،
(متضاد) اشکال، دشواری، صعوبت
آسانی، نرم شدن، آسان شدن
سُهُولَت، (سَهُلَ- یَسْهُلُ) سهل بودن- (بمعانی سَهْل مراجعه گردد)