معنی سوگلی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سوگلی. [س َ گ ُ] (ترکی، ص مرکب، اِ مرکب) محبوب. معشوق. برگزیده. (ناظم الاطباء).
محبوب، عزیز دردانه، محبوب ترین زن حرمسرا. [خوانش: (سَ گُ) [تر.] (ص مر.)]
محبوب، برگزیده، طرف توجه مخصوص،
زن برگزیده و عزیز،
محبوبتر از همه در میان جمعی
محبوب تر از همه در میان جمعی
برگزیده، عزیزدردانه، عزیزکرده، محبوب، معشوق
محبوب، برگزیده