معنی سپاسگزار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(~. گُ) (ص فا.) سپاسدار، شاکر.
شکرگزار، شاکر
شکرگزار
حقشناس، حقگزار، شکرگزار، شکور، قدرشناس، نمکشناس،
(متضاد) ناسپاس، ناشکر، شاکر، متشکر، ممنون،
(متضاد) مغبون
(صفت) شاکر حق شناس شکر گذار، منت پذیر.
ممنون