معنی سپه پهلوان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سپه پهلوان. [س ِ پ َه ْ پ َ ل َ] (اِ مرکب) پهلوان سپاه. فرمانده. سپهسالار:
سپه پهلوان بود با شاه جم
بخم اندرون شاد و خرم بهم.
فردوسی (از فرهنگ اسدی).
سران ملک سمرقند را چو تن را جان
جمال داده سپه پهلوان ترکستان.
سوزنی.

فرهنگ عمید

پهلوان سپاه، سپهسالار،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر