معنی سپیده کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سپیده کردن. [س َ / س ِ دَ / دِ ک َ دَ] (مص مرکب) سپیده بر روی مالیدن:
گفتم که سپیده کرده ای بهر کسی.
عمربن مسعود.
و رجوع به سپیده شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.