معنی سکوت کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

حل جدول

زبان بستن

مترادف و متضاد زبان فارسی

دم‌فروبستن، خاموش ماندن، خاموشی گزیدن، خاموش شدن،
(متضاد) سکوت شکستن

فرهنگ فارسی هوشیار

تنیدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر