معنی سیاه شیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سیاه شیر. (اِخ) دهی است از دهستان بهمئی گرم سیر بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان. دارای 250 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، پشم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. ساکنین از طایفه ٔ بهمئی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.