معنی سیفی بخارائی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سیفی بخارائی. [س َفی ِ ب ُ] (اِخ) سیفی بخاری. از بخارا است و از آنجابشهر هری آمد و اکثر کتب متداوله را مطالعه کرد. دراثنای مطالعه بشعر نیز مشغول می بود و شعر او چون نیکو بود و پر مثل شهرت پیدا کرد. این مطلع از اوست:
دلا وصف میان نازک جانان من گفتی
نکو رفتی حدیثی از میان جان من گفتی.
مولانا از جهت عامه ٔ جوانان شهر شعرهای خوب گفته. در این طرز و طور لطایف نیکو بنظم آورده از اوست:
تا بنقد جان مه خباز من نان میدهد
عاشق بیچاره نان میگوید و جان میدهد.
(از مجالس النفایس ص 231).
رجوع به آتشکده ٔآذر ص 336، هفت اقلیم، تذکره ٔ نصرآبادی صص 513- 514، قاموس الاعلام ترکی ص 2767 و ریحانه الادب ص 276 شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر