سیل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(سَ یا س) [ع.] (اِ.) آب بسیار که بر اثر باران های شدید یا ذوب برف ها بوجود آمده باشد.
فرهنگ عمید
آب فراوان که در اثر بارانهای زیاد و شدید یا خراب شدن سد در روی زمین جاری شود، سیلاب، تنداب،
حل جدول
آب بنیان کن
آب ویرانگر
آب ویرانگر، آب بنیان کن
فرهنگ واژههای فارسی سره
تنداب
مترادف و متضاد زبان فارسی
سیلاب، لور، جریانشدید آب
گویش مازندرانی
نامی برای گاو نر، گاوی که رنگ پشت یا زیر شکم آن سفید باشد...
سل بیماری سل، قالب بندی کشک خشک نشده، نجس، کثیف
فرهنگ فارسی هوشیار
آب بسیار که روان باشد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.