معنی سینه درد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سینه درد. [ن َ / ن ِ دَ] (اِ مرکب) دردی که بر سینه عارض شود و معمولاً این درد یک عارضه ٔ ثانوی از ناخوشیهای اعضای داخل قفسه ٔ صدری (از قبیل انساج مختلف قلب یا ریتین یا قصبهالریه یا مری یا نایژه ها و یا پرده ٔ حاجز) است. درد سینه. (فرهنگ فارسی معین). || از نظر پزشکی معمولاً درد شدید روی قلب در موقع حمله ٔ آنژین سینه را بنام درد سینه مینامند. (فرهنگ فارسی معین).
دردی که در هر قسمت سیستم تنفس به ویژه ریهها احساس شود،
برسام
دردی که در یکی از اعضای درونی تولید می شود