معنی سینه زن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سینه زن. [ن َ / ن ِزَ] (نف مرکب) کسی که در عزا و مصیبت بر سینه ٔ خودمیزند و نوحه گری مینماید. (ناظم الاطباء). آنکه در ایام عزاداری در جزو دسته ٔ مخصوص با دست بر سینه ٔ برهنه ٔ خود زند (بعلامت سوگواری). (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

(~. زَ) (ص فا.) آن که در ایام عزاداری خصوصاً عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) در دسته مخصوص با دست بر سینه برهنه خود زند (به علامت سوگواری).

فرهنگ عمید

کسی که در ایام عزاداری با دست بر سینۀ خود بزند و عزاداری کند،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آن که در ایام عزاداری در جزو دسته مخصوص با دست بر سینه برهنه خود زند (به علامت سوگواری) .

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر