معنی شائبه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
شائبه. [ءِ ب َ] (ع اِ) قذر. دنس. ج، شوائب. (از اقرب الموارد). چرک. (مقدمه ٔ لغت میر سید شریف جرجانی). || آمیختگی. (آنندراج). آمیزش. (منتهی الارب). || آمیزش چیز بد در چیز بهتر. (غیاث). آلودگی. (منتهی الارب). || عیب. (از اقرب الموارد). || حادثه ٔ دوران. (لغت نامه ٔ مقامات حریری). هول. (اقرب الموارد). و رجوع به شائب و شایبه شود.
عیب،
آلودگی، آمیختگی،
شک و گمان،
شک و گمان
عیب، چرک