معنی شادابی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
شادابی. (حامص مرکب) سیرابی. (آنندراج). تری و رطوبت. (ناظم الاطباء). شادآبی. || تری و تازگی. (آنندراج). طراوت:
ز شادابی کام آن سرگذشت
یکی شد بدریا یکی شد بدشت.
نظامی.
تری و تازگی، طراوت،
طراوت
آبداری، تازگی، خرمی، طراوت،
(متضاد) پژمردگی
پر آبی سیرابی آبداری، تازگی طراوت، شادی شادمانی.