معنی شاه کوه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شاه کوه. (اِ مرکب) کوه بزرگ. بزرگترین و مرتفعترین کوهها.
- امثال:
پشتش بشاه کوه است، پشتیبانی قوی داشتن. (یادداشت مؤلف).

شاه کوه. (اِخ) نام یکی از کوههای غرب ایران در کرمانشاهان که در سرحد ایران و عراق قرار گرفته است. (جغرافیای غرب ایران ص 95 و 27). || کوهی است در جنوب غربی ولایت اسپاهان. (یادداشت مؤلف).

شاه کوه. (اِخ) نام دو ده از دیههای واقعدر جنوب استرآباد که به شاه کوه بالا و پائین معروفند. (رابینو ترجمه ٔ فارسی ص 169 بخش انگلیسی ص 137).

شاه کوه. (اِخ) دهی از دهستان تمین بخش میرجاوه ٔ شهرستان زاهدان. دارای 150 تن سکنه. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات و ذرت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

شاه کوه. (اِخ) دهی از دهستان برزاوند شهرستان اردستان. دارای 45 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر