معنی شذان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شذان. [ش َ / ش ُذْ ذا] (ع اِ) سنگریزه های پراکنده و جز آن. (منتهی الارب). سنگریزه های متفرق و جز آن و مفتوح آن اسم جمع است، چون کذان. (از اقرب الموارد).
- شذان الحصا، سنگریزه های پراکنده و جز آن. (ناظم الاطباء).
- شذان الناس، مردم پراکنده. (از اقرب الموارد).

شذان. [ش ِذْ ذا] (ع اِ) کنار دشتی. (منتهی الارب). سدر. یکی آن شِذّانَه است. (از اقرب الموارد). درخت کنار دشتی. (ناظم الاطباء).

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ گزاک گونه ای پشه، آزار، توان کنار سدر ازدرختان کنار دشتی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر