معنی شصت خم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شصت خم. [ش َ خ َ] (ص مرکب) ظاهراً به اندازه ٔ شصت کمند:
همی رفت رستم چو پیل دژم
کمندی به بازو درون شصت خم.
فردوسی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.