معنی شطرنج بازیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شطرنج بازیدن. [ش ِ / ش َ رَ دَ] (مص مرکب) شطرنج بازی کردن. شطرنج باختن. (یادداشت مؤلف):
عشق بازیدن چنان شطرنج بازیدن بود
عاشقا گردن نبازی دست سوی اومیاز.
منوچهری.
رجوع به شطرنج باختن شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.