معنی شعبده باز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
شعبده باز. [ش َ / ش ُ ب َ دَ / دِ] (نف مرکب) کسی که شعبده بازی می کند و چشم بندی می نماید. (از ناظم الاطباء). بازیگر که بازیها و کارهایی تعجب افزا ظاهر کند. (غیاث اللغات). مُشَعبِد. شعبده ساز. (یادداشت مؤلف). مشعبذ. (منتهی الارب):
دور فلک را به گرد من نرسد ره
گرچه مهندس نهاد و شعبده باز است.
خاقانی.
شعبده بازی که درین پرده هست
بر سرت این پرده به بازی نبست.
نظامی.
آب و آتش بهم آمیخته ای از لب لعل
چشم بد دور که بس شعبده باز آمده ای.
حافظ.
چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز
ازین حیل که در انبانه ٔ بهانه ٔ تست.
حافظ.
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی ازین طرفه تر برانگیزد.
حافظ.
رجوع به شعبده و شعبده بازی شود.
- فلک شعبده باز، فلک بازیگر و روزگار حیله باز. (ناظم الاطباء):
فریاد ز دست فلک شعبده باز
شهزاده به ذلت و گدازاده به ناز.
(منسوب به خیام).
|| اشکبار. (آنندراج):
دلبر من چو خبر یافت ز عزم سفرم
دردوید از سر حسرت سوی من شعبده باز.
مولانا مظهری (از آنندراج).
کسی که شعبدهبازی کند، تردست، حقهباز، نیرنگباز،
تردست
کسی که چشم بندی مینماید