معنی شعله بار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شعله بار. [ش ُ ل َ / ل ِ] (نف مرکب) شعله بارنده. افشاننده ٔ آتش پاره مانند باران. (ناظم الاطباء). شعله افشان. (فرهنگ فارسی معین):
در جوف آب کار عتابت اگر کند
گردد بسان پنجه ٔ خود شعله بار دست.
حسین ثنایی (از آنندراج).
و رجوع به شعله افشان شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
وشخبار (صفت) گستراننده زبانه آتش.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.