معنی شهر اذری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آواجیق، ارومیه، اشنویه، ایواوغلی، باروق، بازرگان، بوکان، پلدشت، پیرانشهر، تازهشهر، تکاب، چهاربرج، خلیفان، خوی، دیزج، دیز، ربط، زرآباد، سردشت، سرو، سلماس، سیلوانه، سیمینه، سیهچشمه، شاهیندژ، شوط، فیرورق، قرهضیاءالدین، قطور، قوشچی، کشاورز، گردکشانه، گوکتپه، ماکو، محمدیار، محمودآباد، مرگنلر، مهاباد، میاندوآب، میرآباد، نازک، علیا، نالوس، نقده، نوشینشهر، یولاگلدی، آبشاحمد • آچاچی • آذرشهر • آقکند • اسکو • اهر • ایلخچی • باسمنج • بخشایش • بستانآباد • بناب • بناب مرند • تبریز • ترک • تیمورلو • ترکمانچای • تسوج • تیکمهداش • جلفا • جوانقلعه • خاروانا • خامنه • خداجو • خسروشاه • خمارلو • خواجه • خوشهمهر • دوزدوزان • زرنق • زنوز • سراب • سردرود • سهند • سیس • سیهرود • شبستر • شربیان • شرفخانه • شندآباد • صوفیان • عجبشیر • قرهآغاج • کشکسرای • کلوانق • کلیبر • کوزهکنان • گوگان • لیلان • مبارکشهر • مراغه • مرند • ملکان • ممقان • مهربان • میانه • نظرکهریزی • وایقان • ورزقان • هادیشهر • هریس • هشترود • هوراند • یامچی