معنی شکایت گستری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شکایت گستری. [ش ِ ی َ گ ُ ت َ] (حامص مرکب) گله مندی. شکایت. گله گزاری. (فرهنگ فارسی معین):
او تو را کی گفت کاین گلبتره ها را جمع کن
تا تو را لازم شود چندین شکایت گستری.
انوری (ازآنندراج).
|| ناله و زاری. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ گله مندی شکایت، ناله و زاری

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر