معنی شکلی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شکلی. [ش َ] (اِخ) ابوالفضل العباس بن یوسف شکلی، برادرزاده ٔمحمدبن اسماعیل شکلی. مردی پرهیزگار و باورع بود و از سری سقطی و جز او روایت شنید و ابوبکر قطیعی و ابوحفص بن شاهین از او روایت دارند. (از لباب الانساب).
شکلی. [ش َ] (اِخ) محمدبن اسماعیل شکلی، از راویان است و از علی بن ابی مریم حدیث شنید و برادرزاده اش ابوالفضل العباس بن یوسف شکلی از او روایت دارد. (از لباب الانساب).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.