معنی شیادی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شیادی. [ش َی ْ یا] (حامص) از لغات مولده. مکاری و چاپلوسی. (ناظم الاطباء). چاپلوسی. || عمل و حالت شیاد. حیله گری. مکاری. (فرهنگ فارسی معین). حیله بازی و شید وزرق و سالوسی. (ناظم الاطباء). شارلاتانی. (یادداشت مؤلف). || ریاکاری. (فرهنگ فارسی معین).
مترادف و متضاد زبان فارسی
حقهبازی، شارلاتانبازی، کلاهبرداری،
(متضاد) درستکاری
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.