معنی شیروانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
شیروانی. [شیرْ] (ص نسبی) منسوب و متعلق به ملک شیروان. (ناظم الاطباء). از مردم شیروان. (از یادداشت مؤلف). رجوع به شیروان شود.
شیروانی. [شیرْ] (حامص مرکب) شغل شیروان. شیربانی. (یادداشت مؤلف). رجوع به شیروان شود.
شیروانی. (اِ) خرپشته ای که به روی سقف خانه بنا می کنند. (ناظم الاطباء). سقفی پوشیده از تنکه ٔ آهن یا آهن سفید و حلبی به شکل خرپشته. (یادداشت مؤلف). || نوعی خیمه ٔ چهارگوشه. (فرهنگ فارسی معین).
شیروانی. [شیرْ] (اِخ) دهی است از بخش شاهپور شهرستان خوی. سکنه ٔ آن 172 تن و آب آن از چشمه و باران. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
پوششی که با چوب، حلب و آهن روی سقف بعضی از خانه ها سازند، نوعی خیمه چهارگوش. [خوانش: (ص نسب.)]
پوششی که با چوب و حلبی بر روی سقف بعضی از خانهها درست میکنند،
از مردم شیروان،
پوششی که با چوب و حلب بر روی سقف بعضی خانه ها درست می کنند