معنی صاحب مظالم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
صاحب مظالم. [ح ِ ب ِ م َ ل ِ] (ص مرکب، اِ مرکب) رئیس دیوانخانه. رئیس دیوان مظالم: آخر او را صاحب مظالم کردند، هر روز مظالم سپاه بودی و به صدرمظالم بنشستی و کارها همی راندی. (تاریخ سیستان).
فرهنگ عمید
رئیس دیوان مظالم، رئیس دیوانخانه،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.