معنی صادق القول در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

صادق القول. [دِ قُل ْ ق َ] (ع ص مرکب) راست گو. راست پیمان. آنکه چون وعده دهد وفا کند. صادق العهد.

فرهنگ عمید

راست‌گو،
خوش‌قول،

فرهنگ فارسی هوشیار

راست زبان راست گو صادق العهد صادق الوعد: مرد راست خامه صادق القول روستایی منش بود. خواهی که چو صبح صادق الوعد شوی خورشید صفت با همه کس یکرو باش. (منسوب به بایزید بسطامی)، صفتی است از صفات خدا.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر