معنی صدادار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

صدادار. [ص َ / ص ِ] (نف مرکب) باصدا. باآواز. باصوت. رجوع به صدا شود.

حل جدول

مصوت

مترادف و متضاد زبان فارسی

باصدا، مصوت، واکه،
(متضاد) بی‌صدا، مصمت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر