معنی صدمه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(صَ دَ مِ) [ع. صدمه] نک. صدمت.
آسیب،
آزار،
[قدیمی] راندن و دفع کردن،
[قدیمی] کوبیدن دو چیز به هم،
[قدیمی] مصیبت،
* صدمه خوردن (دیدن): (مصدر لازم)
آسیب دیدن،
آزار دیدن،
* صدمه کشیدن: (مصدر لازم) رنج و آزار کشیدن، تحمل مشقت کردن،
* صدمه زدن: (مصدر لازم)
١. آسیب زدن،
آزار رساندن،
اک، لطمه، کوب
اک، لطمه
کوب
آک
گزند
آسیب
آزار، آسیب، جراحت، خدشه، زیان، ضرر، گزند، لطمه، مضرت، برخورد، شتم، شوک، عیب، نقص
مصیبت، آسیب، گزند