معنی صراحت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
خالص و بی غش گردیدن، آشکار شدن. [خوانش: (صَ حَ) [ع. صراحه] (مص ل.)]
وضوح و آشکار بودن سخن،
راستی، درستی، خلوص،
* صراحت لهجه: رکگویی،
روشنی
خلوص و وضوح
روشنی و آشکاری
روشنی
روشنی
روشنی، وضوح، بیپردهگویی، رکگویی، صریحگویی، خلوص،
(متضاد) درپردهگویی، کنایهگویی
آشکار شدن