معنی صورتک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
صورتک. [رَ ت َ] (اِمصغر) مصغر صورت. صورتهای خرد. تصویرهای کوچک. مجسمه های خرد: همچنان باشد که صورتکها ساخته باشی از چوب و از نمد بعد از آن به حضرت عرض کنی... (فیه ما فیه).
فرهنگ عمید
صورت کوچک، تصویر کوچک،
مجسمۀ کوچک،
ماسک
فرهنگ فارسی هوشیار
نگارک، تندیسک از خاز (خمیر نان) : تتی (اسم) صورت کوچک تصویر کوچک، مجسمه خرد.
پیشنهادات کاربران
ماسک
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.