معنی صیصه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
خار پس پای خروس، سیخک پشت پای خروس، خار خروس، شاخ گاو و آهو، حصار و هرچه که بد ان باز دارند چیزی را و به وی پناه گیرند، شبان، نیکو سیاست. [خوانش: (صَ صَ) [ع. صیصه] (اِ.)]
خار پشت پای خروس
پارسی تازی گشته سیخک سیخک پای پرندگان، کجه ی بافندگی، سیخه شانه: در بافندگی، کوه سیخ کوه نوک تیز (اسم) خار پس پای خروس سیخک پشت پای خروس خار خروس، شاخ گاو و آهو، حصار و هر چه که بدان باز دارند چیزی را و بوی پناه گیرند، شبان، نیکو سیاست.