معنی ضایعات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ضایعات. [ی ِ] (ع اِ) ج ِ ضایعه.

فرهنگ عمید

ضایع

حل جدول

دور ریز

دورریز

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پسمان ها

کلمات بیگانه به فارسی

پسمان ها

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) مونث ضایع از دست رفته تلف شده، فاسد گشته تباه شده جمع ضایعات.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر