ضخیم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ضخیم. [ض َ] (ع ص) ضَخم. ضخمه. تناور. ستبر. بزرگ جثه. هنگفت. ج، ضِخام.
فرهنگ معین
(ضَ) [ع.] (ص.) تناور، ستبر، کلفت.
فرهنگ عمید
ستبر، کلُفت،
فرهنگ واژههای فارسی سره
ستبر، کلفت
کلمات بیگانه به فارسی
کلفت - ستبر
مترادف و متضاد زبان فارسی
تناور، خشن، درشت، دفزک، زبر، ستبر، قطور، کلفت، گند،
(متضاد) باریک، لطیف
فرهنگ فارسی هوشیار
کلفت، قطور
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.