معنی ضمیمه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(ضَ مَ یا مِ) [ع. ضمیمه] (ص.) چیزی که به چیز دیگر پیوسته باشد، پیوست. ج. ضمایم.

فرهنگ عمید

ویژگی چیزی که آن را به‌ چیز دیگر جمع کرده باشند، پیوست،

حل جدول

الحاقی

پیوست، الحاقیه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پیوست

کلمات بیگانه به فارسی

پیوست

مترادف و متضاد زبان فارسی

الحاق، پیوست، تکمله، تلوا، فرعی، ملحق

فرهنگ فارسی هوشیار

چیزی که با چیزی آنرا فراهم کرده باشند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر