معنی طاعت دوست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طاعت دوست. [ع َ] (ص مرکب) دوستدار طاعت. گوش بر فرمان:
زن پرهیزکار طاعت دوست
با تو چون مغز باشد اندرپوست.
اوحدی.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آن که گوش بر فرمان باشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر