طبن. [طَ / طِ / طُ ب َ] (ع اِ) بازیی است مر عربان را که بفارسی سدره نامند، و آن خطوطی است که بر زمین کشند. || مرداری که آنرا در دام کرکس و ددان اندازند برای صید. (منتهی الارب) (آنندراج).
طبن. [طُ / طِ ب ُن ن] (اِخ) شهری در مغرب از سرزمین زاب که در منتهی الیه و پایان بلاد مغرب واقع است وگروهی از اعلام از این شهر برخاسته اند. و منسوب بدان طبنی است. (سمعانی ورق 367 ب). رجوع به طبنه شود.
حل جدول
زیرک و دانا
زیرک
زیرک، دانا
فرهنگ فارسی هوشیار
گروه بسیار، زیرک شدن دانا گشتن فرو پوشیدن آتش تا نمیرد زیرکی تنبور از ابزارهای خنیا
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.