معنی طرقه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

طرقه. [طُ ق َ / ق ِ] (اِ) مرغی است. نوعی مرغ است سیاه، دوچند گنجشکی و سخن گوی. قسمی مرغ که پرهای آن به سیاهی گراید و مانند طوطی تقلید صوت شنوده کند. شارک. شارو. شار. شحرور. قره طاوق. توکا. چاله خوس. چاله خسب.

طرقه. [طُ ق َ] (اِخ) از توابع خراسان، و دارای معدن زغال سنگ است. (جغرافی اقتصادی کیهان ص 40).

فرهنگ معین

(طَ رَ قِّ) (اِ.) = ترقه: نوعی بازیچه برای بچه ها حاوی مقداری باروت که با آتش زدن منفجر شده و صدای زیادی می دهد.

فرهنگ عمید

چکاوک

مترادف و متضاد زبان فارسی

توکا، چکاوک، جل

فرهنگ فارسی هوشیار

تاریکی راه ها ‎ تاریکی، آزمندی، گولی، گول، خوی، راه روش، تو بر تو، بر هم، بر هم نهادن، دام کوچک روش نادرست نویسی تراکه ترغه از ترکیدن نادرست نویسی درغه از پرند گان جل جلک (گویش خراسانی) ‎ باروت، بازیچه ایست کودکان را

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر