معنی عالم گیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عالم گیر. [ل َ] (نف مرکب) جهانگیر. گیرنده ٔ عالم. آنکه یا آنچه جهان رافراگیرد. (از ناظم الاطباء). مسخرکننده:
شوکت پور پشنگ و تیغ عالمگیر او
در همه شهنامه ها شد داستان انجمن.
حافظ.

فرهنگ عمید

آنچه همۀ جهان را فرامی‌گیرد، جهان‌گیر،

حل جدول

جهانگشا

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ جهانگیر، چیره پیروز ‎ آن که یا آن چه جهان را فتح کند جهانگیر فاتح: تیغ عالم گیر پادشاه، آنچه جهان را فرا گیرد صیت عالم گیر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر