معنی عایدی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(~.) [ع - فا.] (ص نسب.) درآمد، مستمری.
حل جدول
درامد، مستمری
مترادف و متضاد زبان فارسی
دخل، درآمد، مداخل، محصول، سود، رزق
فرهنگ فارسی هوشیار
ساخته از عائد ویندش درآمد، باژ (صفت) در آمد مداخل: عایدی صاحب دیوان را روزی ده هزار دینار نوشته اند.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.