معنی عبادات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
عبادات. [ع ِ] (ع اِ) ج ِ عباده. رجوع به عبادت و عباده شود.
عبادات. [ع ِ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان غبوه بخش رامهرمز شهرستان اهواز واقع در 50 هزارگزی شمال باختری رامهرمز و کنار راه اتومبیل رو ویس به هفتگل. 10 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
(عِ) [ع.] (اِ.) جِ عبادت، بندگی ها، اطاعت ها.
طاعات
انساک
(تک: عباده) نیایش ها ستایش ها (اسم) جمع عبادت پرستشها.