معنی عبادت کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
عبادت کردن. [ع ِ دَ ک َ دَ] (مص مرکب) پرستش کردن: یکی از معبدان شام سالها در بیشه عبادت کردی. (گلستان).
حل جدول
تعبد
یشتن
فرهنگ فارسی هوشیار
پرستش کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.