معنی عبدالعظیم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عبدالعظیم. [ع َ دُل ْ ع َ] (اِخ) ابن عبدالقوی بن عبداﷲ المنذری. از بزرگان علماء حدیث و فقیه و عالم به عربیت بود. از تألیفات اوست: الترغیب و الترهیب. مختصر صحیح مسلم. مختصر سنن ابی داود. وی به سال 581 هَ. ق.به مصر متولد و در 656 درگذشت. (از الاعلام زرکلی).

عبدالعظیم. [ع َ دُل ْ ع َ] (اِخ) ابن عبداﷲبن حسن بن زیدبن الامام حسن، مکنی به ابوالقاسم. از اصحاب امام جواد و ابوالحسن الهادی (ع) بود. وی مردی متقی و پرهیزگار و از راویان و ثقات مورد اعتماد علی بن محمد النقی بود. اخبار و روایاتی درباره ٔ اعتماد بدو از ائمه روایت شده است. مرقد او در یک فرسنگی تهران به شهرری (معروف به شاهزاده عبدالعظیم) واقع است و زیارتگاه مسلمانان شیعی است.

عبدالعظیم. [ع َ دُل ْ ع َ] (اِخ) ابن عبدالواحدبن ظافربن ابی الاصبع العدوانی المصری. رجوع به ابن ابی الاصبع و به الاعلام زرکلی شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر