معنی عبور کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عبور کردن. [ع ُ ک َ دَ] (مص مرکب) گذشتن. درگذشتن. مرور کردن. پیمودن راه را.

حل جدول

مرور

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

گذشتن

کلمات بیگانه به فارسی

گذشتن

فرهنگ فارسی هوشیار

ویتارتن ویتاشتن گذشتن پیمودن قابل عبور وزور گذشتنی (مصدر) گذشتن مرور کردن پیمودن راه را.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر