معنی عجوزه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(عَ زِ) [ع. عجوزه] (ص.) زن پیر، گنده پیر.
زن پیر، پیرزن،
دختر،
زن کلانسال
پیرزال، پیرزن، عجوز،
(متضاد) پیرمرد
نادرست است و در تازی نیامده در فارسی: پیرزن زن پیر زن کلانسال. توضیح فصحای عرب بدین معنی عجوز هم گویند ولی عوام عرب عجوزه استعمال کنند، دختر: این بند را عجوزه ای بود ولادت او در بیست و هشتم صفر سنه احدی عشره و خمسمائه بود. . .