معنی عجولانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

باشتاب و سرعت، مانند عجولان،

حل جدول

شتابزده

شتاب زده

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

شتابزده

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌صبرانه، شتاب‌آلود، شتاب‌آمیز، معجلانه،
(متضاد) صبورانه

فرهنگ فارسی هوشیار

مانند عجولان بشتاب: عجولانه کارها را انجام داد و رفت. با شتاب و سرعت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر